بازاریابی لحظه یا micro moment:
بازاریابی لحظه ( micro moment ) چیه ؟ اصلا چیزی ازش شنیدید ؟ اصلا بنظر شما لحظه میکرو چه لحظه ایه ؟ بیاید باهم بررسی کنیم.
تو زندگی همه ماها یه لحظه هایی وجود داره که یا داریم پیامی که از جانب همسرمون اومده رو چک میکنیم، یا داریم پستی که دوستمون تو شبکه های مجازی به اشتراک گذاشته رو میبینیم، یا داریم ایمیلمونو چک میکنیم و یا شاید خیلی چیزای دیگه …..
اما یه لحظه هایی ام هستن که تو اون لحظه یا ما قصد خرید چیزی رو داریم، یا لحظه ایه که میخوایم جایی بریم، یا لحظه ایه که میخوایم چیزی رو بدونیم، و یا لحظه ای که میخوایم کار بخصوصی انجام بدیم که نیاز به تصمیم گیری داره، لحظه ایه که تو استراحتِ وسط کار دنبال یه محصول میگردیم، یا وقتی دنبال یه رستوران خوب برای صرف غذا هستیم، به این لحظه ها میگن micro moment یا در معنای لغوی لحظه کوتاه یا میکرو لحظه.
اما چرا بهشون میگن میکرو لحظه یا micro moment ؟ بخاطر اینکه مخاطب تو لحظه تصمیم به خرید میگیره.
مفهوم بازاریابی لحظه ( micro moment ) یا بازاریابی میکرو :
مفهوم بازاریابی لحظه یا micro moment یا بازاریابی میکرو لحظه اولین بار حدود چند سال پیش توسط تیم محتوایی گوگل مطرح شد؛ این مدل بازاریابی به نکات ریزِ تصمیم گیری اشاره داره؛ که در اون یه شخص به وسیله یه دستگاه هوشمند که میتونه موبایل، تبلت، لبتاب یا هر دستگاه هوشمند دیگه ای باشه سرچ میکنه، تا نیاز خودش رو برطرف کنه که اون نیاز میتونه خریدن چیزی باشه، میتونه تماشا کردن چیزی باشه، میتونه کشف و یا دونستن چیزی باشه.
انتظارات افرادمثل گذشته خیلی پیچیده است و توقع دارن راه‌هایی وجود داشته باشه که نیازشون کامل درک بشه و بهش پاسخ داده بشه.
۴ عبارت کلیدی میکرو لحظه :
۱ / لحظاتی که کاربر میخواد چیزی رو بدونه :
تو این لحظه کاربر مشغول تحقیق میشه تا چیزی رو بدونه البته لازم به ذکره که بگم تو این لحظه کاربر، لزوما آماده خرید نیست و صرفا جهت افزایش اطلاعاتش مشغول تحقیقه.
۲ / لحظاتی که کاربر میخواد جایی بره :
تو این لحظه ها وقتی کاربر میخواد جایی بره از سرچ محلی کمک میگیره، مثلا اگه تو شهری باشه و دنبال رستوران بگرده سرچ میزنه نزدیکترین رستوران به من.
۳ / لحظه ای که کاربر میخواد کاری انجام بده :
مثلا اگه کاربر قصد خرید چیزی رو داشته باشه سراغ دستگاه هوشمندش و اینترنت میره تا بتونه چیزی رو که میخواد رو پیدا کنه و یا ایده های جدیدی رو پیدا کنه .
۴ / لحظه ای که کاربر قصد خرید داره :
تو این لحظه هم کاربر چیزی رو که میخواد رو سرچ میکنه تا از اینترنت بهترینشو با بهترین شرایط برای خرید پیدا کنه.
همه لحظاتی که گفتیم پشتش یه قصد و یه خواسته ای از کاربر رو میرسونه و به بازاریابان این امکان رو میده که نیاز مخاطب رو شناسایی کنه و برای اون ایده ها و تاکتیک های خاصی رو مد نظر قرار بده و راه حل ها و محتواهای جدید رو براشون پیاده سازی کنه . در اصل همه موارد به یک چیز برمیگرده و اون :
” درک مصرف کننده ها و نیازهای اونهاست . “
با مدل بازاریابی زیموت (ZMOT) یا لحظه صفر حقیقت آشنا شوید.
مزایای بازاریابی لحظه :
- تحقیقات گوگل نشون میده، از اونجایی که تلفن همراه تو زندگی هممون خیلی پررنگ شده، افراد برای جستجوی هرچیزی از تلفن های هوشمند خودشون استفاده میکنند . ۶۵% از کاربرا میگن وقتی دنبال خرید هستن اصلا به برند توجهی نمیکنن، و اطلاعاتی که از سرچ و جستجو بدست میارن براشون مهمتر هستش. ۹۰% کابرا هم اصلا برند و مارک خاصی رو مد نظر ندارن. این بما میگه اگه ما تو بازاریابی لحظه موفق عمل کنیم و میکرو لحظه ها رو به درستی تشخیص بدیم، میتونیم تعامل بیشتری با مخاطب برقرار کنیم و خواسته مشتری رو در لحظه برآورده کنیم در نتیجه موجب افزایش ROI بشیم.
- این یافته ها فرصت هایی رو برای برند های تجاری در ارتباط با مصرف کنندگان در اون لحظه های حساس رو نشون میده. با دادن اطلاعات صحیح به کاربرا در موقعیت صحیح، که مصرف کنندگان به اون احتیاج زیادی دارن ، می تونید به شدت بر روی گزینه های خرید اونها تأثیر بزارید. اگه رقبای شما قادر به ارائه اطلاعات لازم برای مصرف کنندگان نباشن ، اینجاست که می تونید از میکرو لحظه ها برای پر کردن این شکاف ها استفاده کنید و بقول معروف گل رو بزنید. که البته این خودش نیاز به شناخت پرسونای مخاطب و همچنین شناخت نیاز مخاطب رو میرسونه.
- بنابراین با ارائه مطالب مفید میتونید به کاربرا کمک کنید که برند شمارو خیلی زود پیدا کنن حتی اگه دنبال برند شما نباشن و یا برند شمارو نشناسن، حالا دیجیتال مارکترها میتونن تمامی سوالات و نیازهای مخاطبا رو پیدا کنن و پاسخ سوالات اونها رو درقالب عکس و متن و ویدئو انتشار بدن، این مرحله مهمتر از هدفگذاری اجتماعیه و برند ها از روی قصد و کاملا از پیش تعیین شده با کاربرا تعامل برقرار میکنن. و به این شکل باعث افزایش آگاهی از برند میشن و از اونجاییکه سفر مشتری با آگاهی از برند شروع میشه میتونه قدم اول تعامل با مخاطب برداشته بشه. مثلا کسیکه میاد و تبلیغات شمارو میبینه یعنی اینکه به اون علاقمند شده و شما تو اولین میکرو لحظه و بازاریابی لحظه موفق عمل کردید.
موانع موجود در بازاریابی لحظه ( micro moment ) :
- عواملی مثل چند ثانیه تاخیر در بارگیری سایت یا زمان بارگذاری برنامه، میتونه یه مانع بزرگ سر راه بازاریابان برای برآورده کردن نیازهای مهم لحظه ای باشه . وقتی یه کاربر تو لحظه تصمیم میگیره چیزی بخره یا درمورد یه موضوعی اطلاعاتی کسب کنه، میره سراغ تحقیق و سرچ در اینترنت و در این لحظه اگه سایت ما و سرعت سایت ما باهامون یاری نکنه اون لحظه رو از دست دادیم، در حالیکه میتونستیم یه بازاریابی لحظه فوق العاده ای رو رقم بزنیم. یه جورایی جلب توجه مصرف کننده ها تو این دنیای دیجیتالی پرشتاب خودش یه چالشه که اگه مدیریت درستی نداشته باشیم برامون گرون تموم میشه .
- بعضی از بازاریاب ها استفاده از میکرو لحظه ها براشون دشواره و این دلیلش دسترسی و استفاده از داده ها و آنالیز اونهارو شامل میشه. گزارش ها نشون میدن که فقط ۲۶% از بازاریابان داده ها و تجزیه و تحلیل های لازم برای تعیین لحظه های نیاز مشتری رو دارن. ۲۷% درصدشون سیستمی دارن که میتونن این لحظه هارو شناسایی کنن و فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات انجام بدن و از بین اونها فقط ۹% میتونن خیلی موثر اون فعالیتهارو اندازه گیری کنن و تمامی این فرآیندها فقط به ۲% از بازاریابان برای بدست آوردن لحظه کوتاه بازاریابی یا micro moment کمک میکنن.
سه استراتژی مهم برای موفقیت در بازاریابی لحظه :
۱ / حضور داشته باشید :
شما باید ریز لحظه های ( میکرو لحظه ) یا micro moment مرتبط با کسب و کار خودتون رو پیش بینی کنید و متناسب با اون، پاسخ مناسب و کاربردی برای مخاطبین آماده کنید.
۲ / مفید باشید :
زمانی که مشتری به دنبال یه پاسخ میگرده و از طریق جستجو به سایت یا برند شما میرسه باید بهترین و دقیق ترین جواب رو بهش ارائه بدین.
۳ / سریع باشید :
صحبت در مورد لحظه هاست، کاربران دوست دارن به سرعت پاسخ خود شون رو دریافت کنن و مسیر دسترسی به این پاسخ باید سریع و ساده باشه.
روشهای حضور در جستجوی کاربر برای بازاریابی لحظه موفق :
شناسایی مخاطب هدف :
ما برای اینکه بتونیم از میکرو لحظه ها نهایت استفاده رو ببریم و یه بازاریابی لحظه موفق داشته باشیم تو اولین قدم باید مخاطبمون رو بشناسیم و نیاز های اون رو درک کنیم. باید بدونیم مخاطب من دنبال چی میگرده و چه علامت سوالهایی داره و احتمال داره دنبال چی بگرده. وقتی مخاطب رو بشناسیم خیلی راحت تر میتونیم برای نیازهای اون و سوالاتش پاسخ آماده کنیم، و این پاسخ رو خیلی واضح و روشن از طریق وبسایت در اختیار مخاطب قراربدیم تا بتونه اطلاعاتی رو که دنبالش میگرده رو خیلی سریع پیدا کنه.
تدوین استراتژی قوی seo:
خوب ما محتوای مورد نیاز مخاطب هدفمون رو شناختیم؛ حالا باید کاری کنیم که تو نتایج اولیه جستجو به نمایش دربیاد؛ تا مخاطب بتونه روش کلیک کنه و وارد سایتمون بشه، و این وظیفه یه دیجیتال مارکتر هستش؛ که بعنوان یه بازاریاب کاربر رو به مسیر درست هدایت کنه و به اطلاعات مورد نیازش دست پیدا کنه . در مسیر سئو از ابزارهای مختلفی استفاده میشه مثلِ Google Keyword Planner که برای پیدا کردن کلمات کلیدی ( کلماتی که کاربر در گوگل سرچ میکنه ) . یا استفاده از ابزارهایی که در جهت بهینه سازی سرعت سایت به شما میتونه کمک کنه مثل google page speed insights
استفاده از تبلیغات پولی :
گاهی وقتها دوس داریم خیلی سریع تو نتایج اول موتور جستجوی گوگل حضور داشته باشیم؛ که برای شکار میکرو لحظه ها و داشتن بازاریابی لحظه موفق استفاده از تبلیغات پولی میتونه خیلی موثر باشه. یکی از ابزارهایی که تو زمینه تبلیغات پولی موثر ه استفاده از google adwordz میتونه باشه.
ریسپانسیو بودن :
میکرو لحظه ها یا همون micro moment ها تو سفر مشتری در حال تغییر هستن و این وسط موبایل نقش کلیدی در موفقیت بازاریابی لحظه داره، پس باید مطمئن باشیم که وبسایت، شبکه های اجتماعی، تبلیغات و هرچیز دیگه ای که ما برای بازاریابی لحظه استفاده می کنیم برای موبایل هم بهینه باشن.
استفاده از پلتفرم های اتوماسیون بازاریابی :
وقتی کاربر وارد وبسایت میشه و محتوای مارو میخونه و حس میکنه که اون محتوا براش مهمه میتونیم اون رو به یه عمل دعوت کنیم (call to action ) ، مثلا ازش بخوایم تا تو وبسایت عضو بشه و ایمیلش رو وارد کنه تا بتونیم کار بر رو از محتواهای جدید وبسایت باخبر کنیم که این اطلاع رسانی توسط پلتفرم های اتوماسیون بازاریابی اتفاق میفته.
سخن آخر :
نهایتا ، به تعبیر گوگل ، اگه می خواید در دنیای میکرو لحظه ها رقابتی باشید و یه بازاریابی لحظه موفق داشته باشید، باید “مفید باشید”. این به این معنیه که وقتی موفق شدید توجه مخاطبان خودتون رو به خودتون جلب کنید ، باید اونها رو با مطالب ارزشمندی که می تونه برای آگاهی از تصمیمِ خریدِ نهاییِ خودشون نگه دارید ، نگهشون دارید.
